این دیوانگیسـت :
- که ازهمه گلهای رُز تنها به خاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم.
- که همه خواسته های خود را تنها به خاطر اینکه به یکی از آنها نرسیده ایم رها کنیم.
- که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم به خاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم.
- که از تلاش و کوشش دست بکشیم به خاطر اینکه یکی ازکارهایمان بی نتیجه مانده است.
- که همه دستهایی را که برای دوستی به سوی ما دراز می شوند به خاطر اینکه یکی از دوستانمان رابطه دوستی را زیر پا گذاشته است ردکنیم.
- که هیچ عشقی را باور نکنیم به خاطر اینکه در یکی از آنها به ما خیانت شده است.
- که همه شانس ها را از دست بدهیم به خاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم.
( خیلی خشن شد ... میدونم !! ولی دیگه قراره « طلسم شرممو بشکنم » !!!! گرچه میدونم ازین عرضه ها ندارم )
ای بی شرم!تو شرمو بشکنی چی میشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچی دیده نمیشه !!!
خدا به داد برسه تازه میخوای طلسم شرم رو بشکنی؟؟ :))))) اما ارزش وبلاگها به اینه که اونی که میخوای رو بنویسی چه باشرم چه بی شرم
خوب چیه مگه ؟ بهم نمیاد ؟
پاورپونتش رو همین امروز دیدم..فوق چطور بود ؟! زنگ نمی زدم بخاطر این بود که نمی خواستم مزاحم حصول علمتون بشم...آخ آخ .. این مدیریت عجب چیزی بود..کــــــــــــــره !!!
کاشکی دو سه تا از عکساشو هم می ذاشتی با عکس و ساط و آواز خوشگل بود : ) .. قربان عالی ام .
ببینم اشتباه نگرفتی ؟؟؟؟۱ ساز و اواز چیه ؟؟؟