چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« جمعه » نامه

ای خدا نمیشه روز جمعه را از تو تقویم حذف کنن ؟؟!!!
هرکاری میکنی عصر جمعه دلگیرترین لحظه های زندگی میشه ! حتی اگه تو یه مهمونی یا یه جمعی هم باشیم ٬ شب که میاییم خونه با یه اه میگیم:« اینم از جمعه مون » ...
نمیدونم شاید آهی از سر حسرته ! ...


تنبلی و تا لنگ ظهر خوابیدن هم تعطیل . مثه یه اقای محترم فردا صبح ساعت ۸ صبح باید بری سرکار ! نمیدونم با محیط اونجا میتونم کنار بیام یا نه ؟ یا شاید باید بقول یکی دوستان باید با محیط کارم کنار بیام !!!!!! یه شرکت و یه مدیر سیستم ...
کار سختیه ورود به یه جمع جدید ٬ همکارهایی که اصلا نمی شناسیشون و ... اینم باید تجربه کنم ... فکر کنم هرچی باشه به تجربه اش بیارزد ... البته اینکار هیچ ربطی به مدیرعاملی من در « پرشین پی تی سی » نداره ها ! اینو با اون قاطی نکنین ... من عصرها مدیرعاملم ٬ روزها هم ... ( یه کار توپ و بیشتر مورد علاقه خانومها )... حالا ... !!!

 چه حالی میده ! واییییییییییییییی ...
ای خدا ! چقدر فکرتون منحرفه !!!
منظورم قدم زدن و پیاده روی شبانه است . به اتفاق اقوام و خانواده تصمیم گرفتیم که برای اینکه هیکل و تیپ ورزشکاریم حفظ بشه و برای بازی های تیم ملی از امادگی خارج نشم ! هرشب نمیساعت پیاده روی و دویدن در فضای ازاد را تو برناممون داشته باشیم ... شب اول که کلی مزه داد ٬ امیدوارم ادامه داشته باشه ... 
نظرات 1 + ارسال نظر
نرگس شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:29 ق.ظ

سلام کسی خونه نیست؟؟ یالله!!! دی:)) منم مزاحم همیشگی...
اقا جمعه رو نمیشه حذف کرد.. اما حالا بگرد ببین اگه شد یه فکر کنیم تابستون و تعطیلات عید و هر چی تعطیلی از تقویمها برداریم...
مبارکه مدیرعاملی...

من باید چی جواب بدم !!!؟؟؟؟ مزاحم نیستین مراحمین ... چه مدیر عاملی ... چه دوغی چی کشکی !!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد